جایگاه زن در اسلام

نام کاربري : پسورد : يا عضويت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
تعداد بازديد 273
نويسنده پيام
soshiant آفلاين


ارسال‌ها : 128
عضويت: 14 /1 /1391
محل زندگي: تهران
امتياز و تشکر کردن از ديگران : 12
امتياز و تشکر داده شده به اين کاربر : 45
جایگاه زن در اسلام

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام خدمت همسنگران مهدوی

تایپیکی ایجاد شده تا دوستان در مورد جایگاه زن در اسلام به تبادل نظر بپردازند .

حقیر مطالبی رو آماده کردم که برای استفاده دوستان ذکر میکنم و دوستانی که اطلاعات مازاد از این مطالب رو دارند کاربران رو بی بهره نگذارند .

پاینده باشید .

یکشنبه 17 اردیبهشت 1391 - 02:58
نقل قول اين ارسال در پاسخ گزارش اين ارسال به يک مدير
soshiant آفلاين



ارسال‌ها : 128
عضويت: 14 /1 /1391
محل زندگي: تهران
تشکرها : 12
تشکر شده : 45
جایگاه زن در اسلام

بسم الله الرحمن الرحیم

جایگاه زن قبل از اسلام

جایگاه زن در عصر جاهلیت

زنان عرب در دوره‏ى قبل از اسلام، نه تنها از حقوق اوليه انسانى بهره‏اى نداشتند، بلكه از هر حيوانى پست‏تر و زبون‏تر به شمار مى‏رفتند. با زنان و دختران، مانند چهارپايان رفتار مى‏كردند و آنان را به صورت كالا در معرض خريد و فروش قرار می‏دادند.

زنده به گور كردن دختران در ميان پاره‏اى از اعراب به ويژه طايفه اسد و تميم رواج داشت. اينان، به خاطر حماقت و نادانى، دخترانشان را زنده به گور می‏كردند. (1)

اين عمل جنون ‏آميزشان بدان خاطر بود كه مبادا دخترانشان در جنگ به اسارت دشمن درآيند و موجب ننگ و عارشان گردند و نيز معتقد بودند، اگر دخترانشان با افراد بيگانه ازدواج كنند، سبب ازدياد نفوس‏شان گشته و در نتيجه به روزيشان افزوده خواهد شد و اين، موجب شكست اينان مى‏شود، ولى قرآن كريم علت اصلى كشتن فرزندان را فقر و ندارى و تنگدستى مى‏داند.

«فرزندانتان را از بيم تنگدستى مكشيد. ما به آنان و به شما روزى میرسانيم.»(2)

«فرزندانتان را از بيم ندارى و تنگدستى مكشيد. ما به شما و آنان روزى میرسانيم.»(3)

در اين دو آيه شريفه علت اصلى فرزندكشى بيم ندارى و گرسنگى معرفى شده است.

به هر حال، چه عامل اقتصادى و چه عوامل ديگر، هرچه باشد، سبب شدند كه زنده به گور شدن دختران در ميان اعراب جاهلى به صورت رسم و عادت درآيد و به ديگر قبايل سرايت كند.

قرآن كريم درباره وضع زن در جاهليت و عكس‏العمل مرد نسبت به او چنين میفرمايد:

«وقتى به مردى خبر داده مى‏شد كه دخترى پيدا كرده، رنگش از خشم تيره میشد و از روى شرمندگى از انظار مردم پنهان میگشت. سپس يا با نهايت بی ‏علاقگى از دختر نوزاد، نگهدارى میكرد و يا كودك بی گناه را زير خاك پنهان می‏نمود.» (4)

نحوه دختركشى در ميان قبايل عرب، متفاوت بود. بعضى نوزاد دختر را سر می‏بريدند و بعضى ديگر از بالاى كوه پرتاب می‏كردند و گروهى نيز در آب غرق می‏كردند.

ادامه دارد انشاءالله ...

1 ـ الامام على صوت العداله الانسانيه، ص 7.

2 ـ و لا تقتلوا اولادكم خشيه إملاق. نحن نرزقهم و إياكم. (اسراء/ 31).

3 ـ و لا تقتلوا اولادكم من املاق. نحن نرزقكم و اياهم. (انعام/ 151).

4 ـ و اذا بشر احدهم بالانثى، ظل وجهه مسودا و هو كظيم. (نحل/ 58 و 59).

یکشنبه 17 اردیبهشت 1391 - 03:01
نقل قول اين ارسال در پاسخ گزارش اين ارسال به يک مدير
soshiant آفلاين



ارسال‌ها : 128
عضويت: 14 /1 /1391
محل زندگي: تهران
تشکرها : 12
تشکر شده : 45
جایگاه زن در اسلام

بسم الله الرحمن الرحیم

جنايات نسبت به زنان و دختران

در ميان بعضى قبايل، رسم چنين بود كه زنان باردار به هنگام وضع حمل به نقطه‏اى دور از خانواده‏هاى خود در صحرا می‏رفتند و با كمك زنان ديگر به حفر گودال می‏پرداختند تا اگر نوزاد دختر باشد، كودك بیگناه را در ميان گودال دفن نمايند و زحمت پدر در به خاك سپردن فرزند، كم شود.

در نتيجه، با كشتن دختران بی‏گناه از تعداد زنان كاسته می‏شد و بالاجبار، هر سه يا چهار مرد با يك زن ازدواج می‏كردند.

چنين ازدواجى را «ضمد» می‏ناميدند.

زن، پس از وضع حمل، به ناچار، به شوهران خود مراجعه می‏كرد و از ميانشان پدرى براى فرزند خويش پيدا می‏نمود و نوزاد به هر كدامشان كه بيشتر شباهت داشت، تعلق می‏يافت و او پدرش محسوب می‏شد. (1)

حال، بايد ديد فرزندانى كه از خون و شير مادرانى كه داراى همسران متعددى بودند، تغذيه می‏كردند، داراى چه روحيه و خلق و خويى می‏شدند و در جامعه چه ارزش و قيمتى داشتند؟

در اعراب عصر جاهليت، مادر هيچ‏گونه نقشى در سرنوشت فرزندان خويش نداشت و تنها پدر بود كه از اختيارات نامحدود درباره فرزندان استفاده می‏كرد. حتى مادر با آن همه عواطف مادرى كه وديعه الهى است، نمی‏توانست از زنده به گور شدن دختران جلوگيرى كند و ناگزير شاهد مرگ جانگداز جگرگوشه‏اش- كه قلب كوچكش مالامال از اميد به زنده ماندن و زيستن بود- می‏شد. (2)

ادامه دارد انشاء الله ...

1 ـ حقوق زن در اسلام و اروپا، ص 66.

2ـ آمنه (س)، مادر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم، پاورقى ص 33.

یکشنبه 17 اردیبهشت 1391 - 03:10
نقل قول اين ارسال در پاسخ گزارش اين ارسال به يک مدير
soshiant آفلاين



ارسال‌ها : 128
عضويت: 14 /1 /1391
محل زندگي: تهران
تشکرها : 12
تشکر شده : 45
جایگاه زن در اسلام

بسم الله الرحمن الرحیم

پيش‏فروشى زن در زمان جاهليت

اعراب، حتى دختر را پيش از تولد، شوهر می‏دادند.

پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم در حجةالوداع مشغول انجام مناسك حج بود. روزى مردى در حالى كه سوار بود و تازيانه‏اى در دست داشت، سر راه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم را گرفت و عرض كرد:

يا رسول‏اللَّه!از مردى به نام «طارق» شكايتى دارم. سالها پيش، در دوران جاهليت، من و «طارق بن مرقع» در جنگى شركت داشتيم. طارق احتياج به نيزه‏اى پيدا كرد و فرياد زد:

هر كه نيزه‏اى به من بدهد، پاداشش را خواهم داد.

من گفتم: اگر به تو نيزه بدهم چه پاداشى میدهى؟

گفت: قول می‏دهم، اولين فرزند دخترم كه به دنيا آمد، براى تو بزرگ كنم. من پذيرفتم و نيزه را دادم.

سالها گذشت تا اينكه اخيراً اطلاع يافتم، او داراى دخترى شده است. به نزدش رفتم و قصه را به يادش آوردم و مطالبه دَيْن خود كردم، ولى او زير بار نمی‏رود و مجددا درخواست مَهْريه می‏كند. اكنون آمده‏ام تا حقّم را بگيرم.

پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم فرمود: دختر در چه سنى است؟

عرض كرد: بزرگ شده و حتى تارهاى مويش سپيد است.

پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم فرمود:

بگذار دختر، سرنوشتش را خود تعيين كند و در انتخاب همسر آزاد باشد. (1)

ادامه دارد انشاء الله ...

1 ـ نظام حقوق زن در اسلام، ص 56.

یکشنبه 17 اردیبهشت 1391 - 03:13
نقل قول اين ارسال در پاسخ گزارش اين ارسال به يک مدير
soshiant آفلاين



ارسال‌ها : 128
عضويت: 14 /1 /1391
محل زندگي: تهران
تشکرها : 12
تشکر شده : 45
جایگاه زن در اسلام

بسم الله الرحمن الرحیم

نمونه اي از سنگدلي در زمان جاهليت

نوعى نكاح در ميان اعراب رواج داشت كه آن را نكاح «شغار» می‏ناميدند.

شغار، معاوضه دختران بود، يعنى اگر دو فرد، دو دختر بالغ داشتند، با يكديگر معاوضه می‏كردند و هر يك از اين دختران مهر و صداق براى ديگرى به شمار می‏رفت و پدر هر يك از آن دو، ديگرى را تزويج می‏كرد.

اعراب جاهلى، روزگار خويش را با قتل و غارت می‏گذراندند و منتظر كوچكترين بهانه‏اى بودند تا بتوانند، آتش جنگ بيفروزند. مثلا اگر يك شاعر در اشعار خود از افتخارات قبيله‏اى سخن به ميان می‏آورد و در ضمن آن اشعار كنايه‏اى به قبيله ديگر می‏زد، ميان دو قبيله بر سر همين شعر، جنگ و خونريزى واقع می‏شد و گاه نيز به خاطر تنگدستى و فقر به قبايل اطراف خود حمله می‏كردند و آنان را غارت می‏كردند. (1)

ادامه دارد انشاء الله ...

1 ـ از سقيفه تا نينوا، ص 82.

یکشنبه 17 اردیبهشت 1391 - 03:16
نقل قول اين ارسال در پاسخ گزارش اين ارسال به يک مدير
soshiant آفلاين



ارسال‌ها : 128
عضويت: 14 /1 /1391
محل زندگي: تهران
تشکرها : 12
تشکر شده : 45
جایگاه زن در اسلام

بسم الله الرحمن الرحیم

جایگاه زن بعد از اسلام

جايگاه و موقعيت زن در اسلام

اسلام، با آن آيين مترقى و پيشرفته خود، براى زن ارزش و احترام بسيارى قايل است.

زن در مفهوم انسانيت با مرد هيچ‏گونه فرقى ندارد و مرد را بر او امتيازى نيست. زن، مانند مرد، عضو كامل جامعه است و شخصيت حقوقى مستقل دارد.

زن در جامعه‏ى اسلامى برخوردار از استقلال فكرى و اقتصادى است و در زندگى خود، در تصميم‏گيرى آزاد است و به ميل خود بر اساس موازين شرعى می‏تواند با هر كه بخواهد ازدواج كند.

زن از لحاظ شخصيت حقوقى تا آنجا مستقل است كه مى‏تواند براى شير دادن مولودش از شوهرش مزد مطالبه كند و بدون دخالت شوهر می‏تواند كشاورزى يا تجارت كند.(1)

اسلام دست به يك عمل انقلابى زد كه پيش از آن بی‏سابقه بود و آن عبارت است از شركت زنان در جنگ.

در جنگ «خيبر» كه در سال هفتم هجرى روى داد، تعدادى از زنان اجازه يافتند، در جنگ شركت نمايند.

«ابن اسحاق» از زنى كه در اين جنگ شركت جسته بود، چنين روايت می‏كند: هنگامى كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم عازم جنگ خيبر بود، من با تنى چند از زنان قبيله بنی‏غفار به نزد آن حضرت رفتيم تا به ما اجازه شركت در جنگ جهت مداواى مجروحان و زخم ديدگان و كمك‏هاى ديگرى كه از ما برمی‏آمد، بدهد و به همراه لشكر اسلام باشيم. پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم به ما اجازه شركت داد و فرمود: به اميد خدا!

ما به همراه مسلمين عازم خيبر شديم و تا پايان جنگ به پرستارى و مداواى مجروحان پرداختيم.

چون كار جنگ پايان يافت و مسلمانان پيروز شدند، رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم در تقسيم غنايم جنگى براى ما سهمى قايل شد. از آن جمله گردنبندى است كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم آن را به عنوان غنيمت جنگى به من داد. من هرگز آن را از خود دور نكرده و نخواهم كرد.

گردنبند اين زن همچنان باقى بود تا آنكه مرگش فرارسيد. به هنگام مرگ، وصيت كرد كه آن را با وى دفن كنند. (2)

به آيات قرآن كه مراجعه كنيم میبينيم، حقوق و تكاليف زن و مرد مساوى است: «زنان و مردان نسبت به يكديگر حقوق متقابل دارند.» (3)

يعنى همان طورى كه زن و مرد از لحاظ عقل و شعور و هوش متساوی اند و در مفهوم انسانيت هيچ‏گونه تفاوتى با يكديگر ندارند، از لحاظ حقوق و تكاليف نيز برابرند.

هرگونه تكليف و حقى كه زن نسبت به مرد دارد، عينا مرد همان حق و تكليف را نسبت به زن بايد داشته باشد.

از اين جهت است كه «ابن‏عباس (ره)» می‏گويد: به حكم همين آيه شريفه، من ناچارم خودم را براى همسرم آرايش كنم، همانگونه كه او خودش را براى من آرايش می‏كند. (4)

ادامه دارد انشاءالله ...

1 ـ اسلام چنان كه بود، ص 126.

2 ـ سيره ابن‏هشام، ج 2، ص 234.

3 ـ و لهن مثل الذى عليهن... (بقره/ 228).

4 ـ اسلام چنان كه بود، ص 123.

دوشنبه 18 اردیبهشت 1391 - 01:29
نقل قول اين ارسال در پاسخ گزارش اين ارسال به يک مدير
ارسال پاسخ
پرش به انجمن :

Powered by Tem98 | Copyright © 2009 Rozblog Group